پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
راز...
نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391
بازدید : 311
نویسنده : AmiRez

هیچ وقت رازت را به کسی نگو

وقتی خودت نمیتونی حفظش کنی 

چطور انتظار داری کس دیگه ای برات نگهداره


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



وقتی...
نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391
بازدید : 295
نویسنده : AmiRez

 وقتی به عقب بر میگردی 

متوجه میشی که جای بعضیا

الان که تو زندگیت خالی نیست هیچ

اون موقعشم زیادی بوده...!!!


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



ای کاش...
نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391
بازدید : 305
نویسنده : AmiRez

کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه حالت چطوره؟

وتو جواب میدی خوبم

کسی باشه که محکم بغلت کنه

واروم تو گوشت بگه

میدونم خوب نیستی 


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



به سلامتی
نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391
بازدید : 254
نویسنده : AmiRez

به سلامتی اون پسری که وقتی تو خیابون نگاهش

به یه دختر ناز و خوشگل میفته

بازم سرشو میندازه پایین وزیر لب میگه

:اگه اخرشم باشی

انگشت کوچیکه عشقم نیستی 


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



دوست
نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391
بازدید : 267
نویسنده : AmiRez

 چقدر خوبه ادم یکی را دوست داشته باشه

نه به خاطر اینکه نیازش رو برطرف کنه

نه به خاظر اینکه کس دیگری رو نداره

نه به خاظر اینکه تنهاست

ونه از روی اجبار بلکه

به خاطر اینکه اون شخص ارزش دوس داشتن رو داره


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



دوست دارم
نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391
بازدید : 261
نویسنده : AmiRez

 

یه دوست دارم خالی باعث خیلی کارهامیشه

مواظب باش به موقع و به اونی که واقعا دوستش

داری بگی


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



میشه نباشی؟؟
نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391
بازدید : 252
نویسنده : AmiRez


نبودنت هستیمو نابود میکرد

ولی حالا بودنت...

میشه نباشی؟؟!!؟؟


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



تلخی این روزها...
نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391
بازدید : 286
نویسنده : AmiRez

 تلخی این روز هایم راببخشید...

دیگر قندی دردلم اب نمی شود...


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



دلتنگت شداه ام...
نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391
بازدید : 259
نویسنده : AmiRez


ادم خوب قصه های من!!

دلتنگت شده ام حجمش را میخواهی؟؟

خداراتصورکن...


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



انسوی
نوشته شده در پنج شنبه 2 آذر 1391
بازدید : 280
نویسنده : AmiRez

از انسوی تنهایی

از اسنوی بغض

از انسوی باران

کسی صدایم میکند

تو بگو

...بروم یا بمانم؟!


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



قیمت تنهایی
نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391
بازدید : 263
نویسنده : AmiRez

 گاهی تنهایی انقدر قیمت دارد که درب باز نمیکنم

حتی برای "تو" که سالها منتظر درزدنت بودم ...


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



درقلب من
نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391
بازدید : 305
نویسنده : AmiRez

مرا به دار می اویزند

تانامت راازیاد ببرم

اماچه ساده انداین ساده اندیشان

که نمیدانند

نام تو حک شده قلب من است


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



سادگی
نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391
بازدید : 312
نویسنده : AmiRez

 هرکی با احساس باشد

عاقبــــــــــــــــــــــت

خواهد شکســـــــت

این جواب سادگیست


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



تحمل کن
نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391
بازدید : 269
نویسنده : AmiRez

 اگردیدی دنیا برات مفهموی نداره

تحمل کن

شاید خودت دنیای کسی باشی


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



دلم تنگه
نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391
بازدید : 256
نویسنده : AmiRez

 باحس عجیبی باحال غریبی دلم تنگه...

پرازعشق و عادت بدون حسادت دلم تنگه...

گله بی گلایه بدونه کنایه دلم تنگه...

پرازفکررنگی یه جورقشنگی دلم تنگه...


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



خودم بودم
نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391
بازدید : 303
نویسنده : AmiRez

من نه عاشق بودم

ونه محتاج نگاهی که بلغزدبرمن

من خودم بودم ویک حس غریب

که به صد عشق و هوس می ارزد


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



تکرار
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 307
نویسنده : AmiRez

ازتکرار"دوست دارم"خسته شدم

 کمی هم

تو بگو تا من ناز کنم...

نترس...

باورم نمیشه...


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



حرف دل
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 313
نویسنده : AmiRez

 نمیتوانم لحظه ای دور شوم از تو ،

درک کن چه حسی دارم ، همیشه میمانم مال تو...

کاش میشد سهم من از با تو بودن

تنها آرامش و عشق باشد نه دلتنگی و انتظار...

هر گاه نیستی و دلتنگ توام نامت را در دلم زمزمه میکنم ،

اینگونه است که آرام میشوم ،

دلم را راضی میکنم و اینگونه روزهای دلتنگی را سر میکنم

دلم به سوی آسمان دلتنگی پر میکشد در میان میگیرد یاد تو را ،

درد دل میکند با خاطره هایت ، تکرار میکندحرفهایت ،

حرفهایی که تو همیشه با دلم در میان میگذاری ...

نه عزیزم نمیتوانم لحظه ای دور شوم از تو ،

نشسته ام بر روی ابرهای خیالت ،

و در رویاهای تو سیر میکنم آسمان دلتنگی ام را....

نه عزیزم نمیتوانم لحظه ای در فکر تو نباشم ،

هیچگاه فکر نکن که در حال فراموش کردن تو باشم

درست است که روزها میگذرد، چه زود آسمان تاریک امشب ،

روشنی فردا میشود اما نمیگذرد ، نمیگذرد ،

نمیگذرد هیچگاه آن عشقی که در قلبم نسبت به تو دارم ،

تمام نمیشود ، تمام نمیشود ،

تمام نمیشود هیچگاه آن احساسی که به تو دارم...

هر چه دوست داری از من بخواه جز فراموش کردنت ،

اگر میخواهی بروی برو اما من هستم ،

آنقدر میمانم تا ماندنم مرا یاری کند ، تا دوای عشقت مرا درمان کند...

میمانم و میمانم تا لحظه مرگم ،

آنقدر عاشقت میمانم تا لحظه از دنیا رفتنم قصه عشق مرا بنویسند...

نه عزیزم به این خیال نباش که روزی سرد شوم ،

جانم را از من بگیرند با تو دوباره زنده میشوم ،

دنیا را از من بگیرند با تو دوباره صاحب دنیا میشوم ....

هیچگاه نمیتواند کسی تو را از من بگیرد،

میدانی که قلبم بی تو میمیرد،

تو در قلبمی و هیچگاه دنیای عاشقانه من نمیمیرد....


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



اوج احساس
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 288
نویسنده : AmiRez

عشق من ، قلبت را فشرده ام در آغوشم

میرویم تا اوج احساس عشق ، تا برسیم به جایی که نبینیم هیچ غمی را در سرنوشت

تا برسیم به جایی که من باشم و تمام وجودت ، بیخیال همه چیز، باز کن برایم آغوشت

عشق من ، تو را در میان خویش گرفته ام ، من که از آغازش هم عاشق تو بوده ام ،

من که در تمام سختی ها در کنارت بوده ام ،

تو چقدر خوبی که تا اینجا هم از دلت راضی بوده ام… .

شب میشود و دلتنگی هایم بیشتر ، چرا نمی رسد فردا ، چند قطره اشک هم بیشتر….

فردا برسد و باز تو بیایی ، من تو را ببینم و تو با عشق کنارم بمانی …

عشق زیبای تو ، من عاشقم ، تمام احساستم به حساب قلب تو

خوب هوای قلبم را داری ، همین را میخواستم از خدا ،

تو چه احساس زیبایی داری ، همین است که همیشه شادم ،

همین است که همیشه با آرامش شبها را میخوابم….

عشق تو اینجاست در قلبم ، قلبی که درگیر است با یادت ،

خودت هم میدانی خیلی وقت است که میخواهمت

عشق من ، سرت را بگذار بر روی شانه هایم ، بگذار سکوت باشد بینمان تا بشنوم صدای نفسهایت،

تا برسم به جایی که در بر بگیرم تمام احساسات زیبایت را…

احساسی از تو ، که با آن به اینجا رسیده ام ،

که من هم مثل تو با احساس شدم و در ساحل دلت امواج مهربانت را در میان گرفته ام

با تو همیشه در اوج عشق به سر میبرم ، با تو هر جا که بخواهی میروم ،

با تو عاشقم و همیشه به قلبت عشق میدهم …

عشق میدهم تا عاشقانه بمانیم ،

تا هر جا رفتیم در آغوش هم ، این شعر را برای هم عاشقانه بخوانیم…..


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



اشک
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 314
نویسنده : AmiRez

 ميشه مثل يه قطره اشک بعضيا رو از چشمت بندازي ....
ولي هيچ وقت نمي توني جلوي اشکي رو بگيري
که با رفتن بعضيا از چشمت جاري ميشه


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



اغوش
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 258
نویسنده : AmiRez

 بودن و نبودنت مرا دلتنگ ميکند...
در بودنت هراس رفتن و در نبودنت انتظار آمدن ...
چه دو راهي دشواري است...!


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



کاش...
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 336
نویسنده : AmiRez

 کاش فقط يک نفر بود که وقتي بغض ميکردم بغلم ميکردو ميگفت ،گريه کني ميکشتمتا ... ! 


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



نگاه
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 303
نویسنده : AmiRez

 نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم

ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواهد

به بگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم

ولی افسوس که اوگل را به زلف کودکی اویخت تااورا بخنداند


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



تنهایی
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391
بازدید : 317
نویسنده : AmiRez

 می نويسم...
از تمام شب های تنهاييم
می نويسم....
از تمام شب هايی که انتظار کشيدم
انتظاریی که بيهوده بود
انتظار دست هايی که بی منت اشکهايم را پاک کند
می نويسم....
تا همه بدانند...شب هايی را که با هق هق گريه هايم گذشت
می نويسم...
تا بدانند کسی هيچ چيزي نپرسيد
سکوت بود و سکوت
سکوت بود و من و شب و تنهايی
می نويسم ...
برای خودم....برای تنهايی خودم


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



دلتنگی
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 249
نویسنده : AmiRez

 دلتنگم..

شاید این عصر لعنتی جمعه است که دل را چنان می فشارد که عصاره ای جز اشک از از آن بیرون نمیریزد..
دلتنگی عجیبی است که نه می دانی دلت بهانه که و چه را میگیرد!
نیاز به اویی هم نیست که آرام جان توست..
تو آرام نمی گیری..می نشینی...و به هر چیزی که نگاه میکنی حس تاریک عجیبی به تو القا میشود..گویی در هر جسم اطرافت هم عشقی گمشده می بینی..شاید قسمتهایی از روحت ..خیالت..ذهنت...جایی در پس خاطرات و روزها و شبهای گذشته ات گم شده اند و تمامی این خاطرات ..آدمها...لحظه ها به یکباره در این غروب لعنتی جمعه مهمان تو میشوند..فریاد کشان از تو بازگشتی یکباره را طلب میکنند تا از زندگیت حذف نشوند..نمیرند..
آرام ندارند این لحظات و من به یکباره هوسی در درونم غوغا میکند...می خواهم تمام لحظات و انسانهایی که آرام گرفته این جان شیفته ام با آنها... تک تک در خیالی که جز آن پناهگاهی برایم نیست به آغوش کشم..نوازششان کنم...ببوسمشان و بگویم هیچگاه نمیمیرید..هیچوقت نمیروید..ای لحظه عاشقی کهن..ای دوست...تو در هر روز من جاری هستی مثل عشق..مثل نوری که وجودم را می آکند از هر آنچه روشنی است در این دنیایی که گاه تاریکتر از دالانی سرد و خاموش میشود برایم..
میخواهم بدانند این لحظه ها و خاطرات که میرا نیستند..تا شاید آرام گیرند و آرام گیرد این جان من ...این دل من..
آخر این دل زبان مرا نمی فهمد..میگویم دریا باش ولی گاهی کوچک میشود مثل یک برکه...بهانه میگیرد..بهانه اویی را که هیچگاه نماند برایم..بهانه دلی را که نماند تا دلم آرام گیرد..بهانه آن دستهایی که گم کردمشان ....
دل است دیگر
نمی فهمد
همیشه تنگ است...
و مخصوصا جمعه ها...
که همیشه این دل میگیرد..


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



خیانت عشق
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 308
نویسنده : AmiRez

 از همه گذشتم به خاطر تو ، چشمهایم را بر روی همه بستم به عشق چشمهای تو
دیگر قلبم را به کسی ندادم به هوای داشتن یکی مثل تو
گفتم حالا که عهدی بستم و عهدی با من بستی ، وفادار بمانم و عشقم را به تو ثابت کنم
گفتم حالا که دوستت دارم و تو نیز گفته ای که مرا دوست داری تا نفس دارم با تو بمانم
روزها گذشت… روز و شبم با عشق و محبت های پوچت گذشت
من میگفتم از رویاهایم ، تو میخندیدی به آرزوهایم!
درد دلهای بی جواب ، چند شب است نیامده به چشمهای خواب ، عشق اینگونه جواب مرا داد ، تو به من پشت کردی و همان دلخوشی های پوچت، زندگی ام را بر باد داد!
روزی آمد که دیدم دستت درون دستهای کسی دیگر است ، قلبت مال من نیست و در کمین بیچاره ای دیگر است ، قلبت شلوغ شده و زندگی ات تباه ، نمیدانم چرا تو آمدی و مرا شکستی ، من که نکرده بودم گناه!
تو لایقم نبودی ، حالا دیگر بی ارزشتر از آنی که حتی لحظه ای به تو فکر کنم ، برو که نمیخواهم فکرم را حتی با خیال بی خیالی تو خراب کنم!
این را نوشتم نه به خاطر اینکه به یادت هستم ، خواستم بگویم که بدون تو اینک خوشبخترین عالم هستم
خواستم بگویم که قلبم مال یکی است که حتی یک تارموی او را هم با یکی مثل تو عوض نمیکنم، تمام دنیا را به من بدهند او را ترک نمیکنم، او جایش تا ابد در قلب من است ، هیچگاه به عشقش شک نمیکنم ….
یک روز میرسد قلبت را میشکنند ، تنها میمانی ، پشیمان میشوی ، در به در کوچه و خیابان میشوی و در حسرت روزهای با من بودن میمیری….


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



یادگارعشق
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 263
نویسنده : AmiRez

 در کنار ساحل دریا قدم میزدم به یاد تو ، موجها می آمدند به کنارم و میرفتند، اما تو نبودی.
تو نبودی اما یادت در قلبم بود ، تو نبودی اما به یاد تو در کنار دریا قدم میزدم.
لحظه باریدن باران ، تنهای تنها در زیر قطره های باران قدم میزدم اما تو نبودی.
تو نبودی ولی باران بود ، باران یاد تو را در دلم زنده کرد.
شاید این یک آغاز بود ، آغاز دلتنگی ها ، شروع آرزوهای در کنار تو بودن .
لحظه غروب که رسید یاد تو در دلم غوغا به پا کرد و چشمهایم به یاد تو بارانی شد.
کاش در کنارم بودی ، آن اشکها را تنها تو میتوانستی از روی گونه هایم پاک کنی.
آن دستهای سرد را تنها تو میتوانستی با دستهای گرمت گرم کنی .
لحظه های دور از تو بودن میگذرد اما خیلی دیر!
لحظه ها میگذرد و سهم دلم از آن دلتنگیست .
از دلتنگی تو چند قطره اشک و یک دل پر از درد دل به جا می ماند.
همین که به عشق تو زنده ام برای من یک دنیا با ارزش است.
این اشکهایم ، دلتنگی هایم ، غصه هایم فدای آن عشق پاکت.
عشق تو آنقدر مقدس است که به خاطر آن جانم نیز فدایش خواهم کرد.
هر جا که بدون تو باشم شکی نیست در آن که یک دلتنگم.
هر جا که باشیم ، با هم و در کنار هم مطمئن باش که خیلی خوشبختم.
ساحل دریا یادگاری بود از دلتنگی هایم ، لحظه باریدن باران خاطره ای بود از عشقم و غروب که رسید یادگاری از چشمهای خیسم به جا ماند.
تو باشی همه چیز زیباست، دیگر دلتنگی در دلم نیست ، تو هستی و یک دنیا خوشبختی!
تو را با تمام غم ها و غصه های دنیا ، دلتنگی ها و اشکهایم میخواهم عزیزم.


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



غبطه می خورم
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 294
نویسنده : AmiRez

 غبطه میخورم , به رهگذرانی که ازکنارت عبورمی کنند و از عطر تو سرمست می شوند

 به دوستانی که می توانند چشم در چشم تو بدوزند با تو حرف بزنند و یک دل سیر تماشایت کنند

 غافل از اینکه همه این ها بزرگترین آرزوی زنی است که دوستت دارد

 غبطه می خورم به قطره های باران که می توانند صورتت را نوازش کنند

 به گنجشکهای ساکن روی درخت کوچه تان,به شاپرک هایی که درخیال تو پرواز می کنندو....

اما من از همه این ها خوشبخت ترم, بااینکه نمی بینمت اما مطمئنم درقلب تو خانه ای دارم

 به وسعت همه مهربانی و دوست داشتنت ودرجایی اقامت دارم که هیچ کس

 نمی تواند تـــــــــــــــــــــــو را از من و مـــــــــــــــــــــــن را ازتو بگیرد

 دوستــــــــــــــــــــــــت دارم مهربان


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



بوسه
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 299
نویسنده : AmiRez

نگاهی به اینه بینداز
آنچه مي بيني

رد ِ بوسه هاي من است
که جا مانده بر لبانت
هــــــــــــــاي
نخراشي دلم را به تيغ
اين جان ِ خسته به آينه ي اتاقت دل خوش دارد

 


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



یاد!!!
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 299
نویسنده : AmiRez

به نسيم اعتمادي نيست
شاهد ، چشمان تو
همين که بدانم هستي
و مي خواني حديث باران هاي پائيزي را
کافي ست

 


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



چشم هایت
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 256
نویسنده : AmiRez

 چشمانت که خیـــــــــــــس می شود

تمام زندگی ام را سیــــل برمی دارد
بی خانمان می شوم,ویران می شوم
بخنـــــــــــــــــــــــــــد مهربانــــــــــــــم

 


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



خدا
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1386
بازدید : 282
نویسنده : AmiRez

معلم برای سفید بودن برگه ی نقاشیم مرا تنبیه کرد 

وهـــــمه به من خندیدند

اما من خدایی را کــــشیده بودم

که همه میگفتن دیدنی نیستش


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



عشق
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1386
بازدید : 310
نویسنده : AmiRez

 زندگی بدون عشق بی معنی است و خوبی بدون عشق غیر ممکن


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



آرزو
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 298
نویسنده : AmiRez

ارزوی خیلی ها بودم

از ان دست نیافتنی هایشان

ساده اسیرت شدم که قدر ندانستی


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



رفتنت
نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391
بازدید : 293
نویسنده : AmiRez

 روزگار نبودنت را برایم دیکته می کند

ونمره ی من باز صفر میشود

هنوز نبودنت را یاد نگرفتم ...!!!!


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



شش حرف و چهارنقطه!!!
نوشته شده در جمعه 5 آبان 1391
بازدید : 285
نویسنده : AmiRez

ادامه مطلبم بیا


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



عشق!!!
نوشته شده در جمعه 5 آبان 1391
بازدید : 352
نویسنده : AmiRez


دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم

 

 

کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 

 

زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

 

 

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 

 

بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: مطلب عاشقانه , ,



90tarh.ir
90tarh.ir